جدول جو
جدول جو

معنی مار سیاه - جستجوی لغت در جدول جو

مار سیاه
گر مار های سیاه ببینی، تعبیرش دشمنان فراوان می باشد.
تعبیر خواب مار سیاه و معنای دیدن آن در خواب هشداری در رابطه با خطری بالقوه است. معمولا خواب مار سیاه مفهومی منفی داشته و منجر به وقوع ناراحتی در زندگی بیداری می گردد.
حضور یک مار در رویا به مهار کردن انرژی های بیننده خواب اشاره دارد و رنگ سیاه نماد خطر بالقوه است. دیدن مار سیاه در خواب به این معنی است که باید مراقب خود باشید. اصولا این رویا مفهومی منفی داشته و ممکن است موجب ناراحتی و تحولات ناخوشایند در زندگیتان گردد.
مار سیاه معمولا در خواب به صورت های زیر دیده می شود:
مار سیاه دور بدن
مار سیاه سمی
مار سیاه در علف ها
تعداد زیادی مار سیاه
مار سیاه مرده که بیننده خواب را گاز می گیرد
تصویر یک مار سیاه نمایانگر قدرت شما در درون است. غالبا این گونه رویا ها با وضعیت کنونی شما در زندگی بیداری کاملا در ارتباط است و منعکس کننده بخشی از آن است. شاید وقت آن رسیده که با واقعیت روبرو شوید.
جزئیات پیرامون خواب زمانی مهم هستند که بتوانید معنی آن را درک کنید. اگر در خواب با تهدید مار سیاه مواجه شدید نشانه این است که شما نمی توانید از پس دغدغه های ذهنی خودتان برآیید. شاید به نظر همه چیز خوب و مرتب بیاید، ولی در لایه های زیرین زندگیتان مسائلی وجود دارد که شما را نگران می کند.
اگر در خواب دیدید که مار سیاهی به دو نیم تقسیم شده است این نشانه ای است که شما باید در شرایط اجتماعی بهتر عمل کنید. پیام اصلی این خواب این است که شما هرگز نمی توانید که کاملا خوب باشید.
مار سیاه کوچک در خواب اشاره به کودکی دارد. این خواب در برخی مواقع به این معناست که زمان آن رسیده است که با پول بهتر عمل کنید.
اگر در خواب مار سیاه شما را به هر طریقی می ترساند، این رویا به تلاش برای غلبه بر یک مشکل دشوار یا یک فرد مزاحم مرتبط می شود. اغلب این رویا زمانی رخ می دهد که شما از یک نوع اندوه یا جدایی در زندگی تان رنجمی برید.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاره سیاه
تصویر قاره سیاه
کنایه از قارۀ آفریقا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاج سیاه
تصویر زاج سیاه
قلیا که از اشنان گرفته می شود و در صابون پزی به کار می رود، اشخار، بلخچ، شخیره، قلیا، خشار، لخج، شخار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مارگیاه
تصویر مارگیاه
مارچوبه، گیاهی علفی و پایا با ساقه های ترد و گوشتی که مصرف خوراکی دارد، هلیون، هلیوم، اسفراج، مارگیاه
فرهنگ فارسی عمید
نباتی است قریب به دو ذرع و برگ آن شبیه به برگ بید و گل آن زرد و قبۀ آن شبیه به سرمار، منبت آن آذربایجان است، (آنندراج) (انجمن آرا)، مارچوبه، (فرهنگ فارسی معین)، اسم فارسی نباتی است قریب به دو ذرع، برگش شبیه به برگ بید و گلش زرد و قبه ای شبیه به سرمار و منبتش حریم جبال آذربایجان و اکثر از متوطنین آنجا یکدرهم او را کوبیده در شورباکرده می خورند و دیگر از گزیدن مار و هوام متضرر نمی شوند، (تحفۀ حکیم مؤمن)، و رجوع به همین کتاب و مارگیا شود
لغت نامه دهخدا
(جِ)
آن بود که کفشگران بکار برند. (ترجمه صیدنۀ بیرونی). و رجوع به زاج اسود و زاج الاساکفه و زاج کفشگران شود
لغت نامه دهخدا
اسم یونانی جوز است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(خَ رِ)
خری که پوست بدنش سیاه است. ادلم. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مُ رِ)
از مفردات پزشکی (ریشه ها، ایزومها، سوشها) و از تیره سولاناسه است و قسمت قابل مصرف آن ساق گلدار و مادۀ مؤثر آن سولانین است. (از کارآموزی داروسازی ص 211)
لغت نامه دهخدا
نام نهری در فارس، فاضل آب چشمه های بلوک بیضا جمع شده و رودخانه گشته از میان بلوک بیضا و رامجرد گذشته در صحرای آهو چرزرقان حومه شیراز نایاب می شود، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
ماهی را گویند که مقنع به سحر و شعبده تا مدت چهار ماه هرشب از چاهی که پایین کوه سیام بود برمی آورد و چهار فرسخ در چهار فرسخ روشنایی می داد، گویند جزو اعظم آن سیماب بود. (برهان). ماهی را گویند که مقنع به شعبده در نخشب ساخته بودکه هرشب ازچاه طلوع می کرد و سیام نام کوه نخشب است. (آنندراج). ماه مقنع. ماه نخشب. ماه نسف. ماه کش. ماه کاشغر. ماه مزور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
نه ماه سیامی نه ماه فلک
که اینت غلام است و آن پیشکار.
رودکی (از فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
لقبی بود که مخالفان آزادی به سیدعبداﷲ بهبهانی داده بودند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(غِ)
زاغ سیه. قسمی از کلاغ در کردستان یافت میشود که قد آن تا 67 سانتیمتر میرسد و دارای منقاری خمیده و پرهائی سیاه و درخشان است و در فارسی آن رازاغ یا زاغ سیاه گویند. (نامهای پرندگان مکری ص 93)، گوشۀ کمان (زاغ سیه) :
دو زاغ سیه را بزه برنهاد
ز یزدان پیروزگر کرد یاد.
فردوسی.
و رجوع به زاغ کمان شود
لغت نامه دهخدا
(گِ)
آن را بعربی زاج الاساکفه گویند. (برهان قاطع). و رجوع به زاج اساکفه و زاج کفشگران شود
لغت نامه دهخدا
منزلگاهی فیمابین نیشابور و ترشیز (کاشمر]. (از مرآت البلدان ج 4 ص 133)
لغت نامه دهخدا
(چَ رِ)
مؤلف انجمن آرا ذیل ’چتر’ نویسد:... و چتر سیاه از علامات بنی عباس بوده همچنین رایت سیاه که بسلاطین خلعت میداده اند، و این دو بیت فرخی را که در صفت خط برآوردن معشوق گفته دلیل آورده است:
چه شور خواهی زین بیش کان دو روی سفید
سیاه گردد تو شرمسار و من غمگین
جواب ده که اگر نیستی سیاهی نیک
سیه نبودی چتر خدایگان زمین.
، علامت پادشاهی:
ماه منیر صورت ماه درفش تو
روز سپید سایۀ چترسیاه تو.
فرخی.
در سیاهی شکوه دارد ماه
چتر سلطان ازآن کنند سیاه.
نظامی.
، علامت سپاه و لشکر پادشاهی. علامتی که چون درفش و لوا پیشاپیش سپاه میبرده اند:
تو ز دوری دیده ای چتر سیاه
یک قدم پا پیش نه بنگر سپاه.
مولوی
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش ایزه شهرستان اهواز، که در 18 هزارگزی باختر ایزه واقع شده، کوهستانی و معتدل است و 110 تن سکنه دارد، آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات و تریاک است، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام قریه ای نزدیک اصفهان که در شمال غربی اصفهان و نزدیک سلطان آباد واقعاست
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نام خالهای سیاه رنگ ورق قمار، مقابل خال قرمز
لغت نامه دهخدا
(کِ)
خاک تیره. خاک برنگ سیاه. خاک سیه
لغت نامه دهخدا
(غِ)
آبادیی در فارس نزدیک مزایجان دشت مرغاب. (از گزارشهای باستانشناسی ج 4 ص 29). نه فرسخ میانۀ جنوب و مشرق قاضیان است. (فارسنامۀ ناصری). دهی است از دهستان قنقری پائین بخش بوانات و سر چهان شهرستان آباده که در 35 هزارگزی جنوب سوریان بر کنار راه فرعی دیدگان به چهارراه در جلگه واقع است. آب آنجا از قنات و رود خانه شاه رستم تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و حبوبات و میوه و شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زاغ سیاه
تصویر زاغ سیاه
زاج سبز
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره سوسنیها و از دسته مارچوبه ها که گیاهی علفی و بالارونده و پایا وزیبا است. ارتفاعش بین 70 تا 90 سانتیمتر و دارای شاخه های تقریبا چوبی و صاف است که بحالت وحشی در غالب آب و هواها تکثیر حاصل کرده است وبسبب زیبابودن مورد توجه و پرورش قرار میگیرد. برروی ساقه های نازک واستوانه یی شکل این گیاه خطوط بسیار ظریف قابل تشخیص است. برگهای آن بصورت فلسهایی است که از بغل آنها شاخه های باریک و دراز بصورت دسته های 3 تا 8 تایی برنگ سبز دورهم گرد آمده از نظر شکل ظاهری به برگهایی نازک و ظریف شباهت دارند. گلهای مارچوبه در فاصله ماههای خرداد و تیر ظاهر میشوند و وضع آویخته ورنگ سبز مایل بزرد دارند. میوه اش قرمز و زیبا و محتوی دانه های متعدد است. ساقه های مارچوبه از سبزیهای خوراکی لذیذ و مطلوب است. از ساقه زیر زمینی این گیاه استفاده دارویی نیز بعمل میاید (دارای اثر مدر است)، از این گیاه در حدود 40 گونه شناخته شده که همه متعلق بنواحی گرم و معتدل کره زمینند. در ترکیب انساج این گیاه مواد مختلف از قبیل رزین قند مانیت آسپاراژین و املاح پتاسیم و غیره موجود است هلیون: کشک کشک الماز اسفرک اسفراج اسفاراج سپارک تاکرون خشب الحیه یرموع هلیوم جنجل ضغبوس اسفرج اسپراغس اسفرغس یرامیع صوف الحیر صمد اسفراک مار گیاه: گیرم که مارچوبه کند تن بشکل مار کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست ک (خاقانی. عبد. 590)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مار سیرت
تصویر مار سیرت
مار سرشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاز سیاه
تصویر قاز سیاه
سیاشلخت (گویش گیلکی) از مرغابیان
فرهنگ لغت هوشیار
تعبیر خواب خال سیاه دیدن خالهای سیاه بر تن کسی در خواب، علامت بیمار شدن و اختلافات خانوادگی است -
فرهنگ جامع تعبیر خواب